دوربین دست دوم كانن مدل Canon 70D به همراه لنز 135-18
همانطور که گفتیم، در ظاهر 70D مقداری تفاوت نسبت به 60D دیده می شود. می توان گفت که 70D یک مقدار خیلی کمی کوچک شده است. به خصوص وقتی که از جلو آن ها را مقایسه کنید به نظر می رسد که مقداری کوتاه تر شده است. بعلاوه میکروفون مونوی جلوی 60D نیز غیب شده و جای خود را به میکروفون های استریوی قسمت بالای بدنه داده اند. در قسمت پشتی یک مقداری تغییرات بیشتر بوده اند.
اکنون گویی 70D یک مقداری چهار شانه تر ساخته شده. به جای تک دکمه ی Live View اکنون شاهد یک اهرم Live View/Movie هستیم.
بعلاوه دایل قسمت پشتی هم نسبتا کوچک شده ولی یک قفل برای آن در نظر گرفته شده تا بر اثر برخوردهای تصادفی تنظیمات تغییر نکنند.
یک مقداری هم جای دکمه های Delete ، Playback و Quick View تغییر کرده است تا به هر صورت این دو دوربین تفاوت های بیشتری بکنند. از بالا هم که به این دو دوربین بنگریم، باید گفت که یک دکمه ی AF Area Expansion در نزدیکی دکمه ی شاتر این دوربین اضافه شده است. بعلاوه ی اینکه همانند دوربین 700D ، دایل مودهای عکاسی این دوربین نیز توانایی چرخش 360 درجه ای را دارد. سوراخ های میکروفون های استریو هم که به سادگی قابل تشخیص هستند.
جنس بدنه هم مثل 60D عمدتا از پلاستیک است. کانن در مشخصات فنی این دوربین هم از واژه های Weather Sealed و Water & Dust Resistance استفاده کرده است. به هر حال این واژه ها اطلاعات کاملی را ارائه نمی دهند. ولی طبق تجربه و با در نظر گرفتن اینکه مهر و موم این دوربین هم مثل مدل پیشین است، می توان گفت که نباید انتظارات خیلی زیادی داشته باشید.
برای مثال ضد آب بودن آن می تواند در حد قرار گرفتن در زیر باران سبک باشد. در ضمن بهتر است وقتی برای عکاسی به کویر می روید دوربینتان را بر روی شن ها رها نکنید. در مورد نمایشگر هم باید گفت علاوه بر اینکه لمسی شده، دست کم به دلیل کم شدن فاصله ی بین LCD و شیشه ی جلویی، کیفیت آن نیز افزایش یافته است. چشمی اپتیکال این دوربین توانایی پوشش 98 درصد میدان دید را دارد که پیشرفتی محصوص نسبت به 96 درصد دوربین 60D است و باعث شده که از این نظر این دوربین به رقیبی چون دوربین D7100 نزدیک شود.
سنسور
اما قطعا بزرگترین تغییر این دوربین نسبت به مدل پیشین در سنسور تصویر بوده است. بیایید کمی درباره ی فن آوری فوکوس خودکار به کار بسته شده در آن صحبت کنیم. در کل عملکرد فن آوری فوکوس خودکار Phase Detection بر پایه ی نگاه کردن به سوژه از طریق پرتوهایی که از طرف سمت راست و چپ لنز دوربین به سنسور فوکوس خودکار می رسند صورت می گیرد.
وقتی تصویر خارج از فوکوس لنز باشد، پرتوهایی که از طرف سمت راست و چپ لنز بر روی سنسور فرود می آیند بر یکدیگر منطبق نمی شوند. ولی وقتی که تصویر در فوکوس است، این دو پرتوی نور بر روی یکدیگر منطبق می گردند. با یک محاسبه ی ساده، کامپیوتر دوربین می تواند متوجه شود که برای دست یافتن به فوکوس، باید لنز را به عقب و یا به جلو برد.
این فن آوری تقریبا از اواسط دهه ی 1980 که فوکوس خودکار بر روی دوربین های SLR راه یافت استفاده می شد. به مقداری از نور اجازه ی گذر از آینه ی اصلی داده می شد تا با یک تغییر مسیر اندک به سنسورهای فوکوس خودکار کف دوربین برسند. این سیستم تا وقتی که برای عکاسی از چشمی اپتیکال استفاده می کنید عملکردی خیلی خوب دارد.
ولی وقتی که Live View بر روی DSLR ها راه یافت، بزرگترین نقطه ی ضعفش فوکوس خودکار بسیار کند و پر خطا بود. چرا که در مود Live View و فیلم برداری آینه ی اصلی بالا می رود و دیگر نور توانایی برخورد به سنسورهای فوکوس خودکار کف دوربین را ندارد. چاره اش دوربین های SLT بود که سونی خیلی هم با جدیت آن ها را طراحی و تولید می کند. SLT ها آینه ی ثابت نیمه شفاف دارند و همواره مقداری از نور را برای سنسورهای فوکوس خودکار بازتاب می کنند.
با این حال این دوربین ها فاقد چشمی اپتیکال هستند و این چیزی نیست که هر عکاسی دوست داشته باشد. راه حل دیگر استفاده از سنسورهای فوکوس خودکار بر روی سنسور تصویر (On Chip Phase Detection) است که پیش از این بر روی چند دوربین بدون آینه با لنز قابل تعویض شرکت های مختلف و نیز DSLR های سطح مبتدی کانن استفاده شده بود.
فن آوری On Chip Phase Detection در حقیقت به این صورت عمل می کند که نیمی از بعضی پیکسل های سنسور تصویر را اصطلاحا ماسک می کنند. نیمی از بعضی پیکسل ها را می پوشانند تا دیگر این نیمه نور دریافت نکند. بدین ترتیب این ها فقط نوری که از یک سمت لنز می آید را دریافت می نمایند. این کار برای دو گروه پیکسل انجام می شود.
گروهی که نیمه ی سمت راست آن ها پوشانده و گروهی که نیمه ی سمت چپ آن ها پوشانده شده است. بدین ترتیب همان به نوعی اختلاف منظر که بالاتر درباره ی سیستم فوکوس خودکار تشخیص فاز (Phase Detection) گفته بودیم در این جا نیز پیش می آید تا دوربین بتواند با استفاده از پیکسل های سنسور تصویر، فوکوس خودکار را انجام دهد. با این حال مشکل این جاست که تعداد زیادی از آن ها نمی تواند بر روی سنسور وجود داشته باشد چرا که در آن صورت تاثیری مخرب بر روی کیفیت عکس می گذارد و تعداد کم آن ها هم ممکن است چندان موثر نباشد.
بعلاوه در شرایط نوری ضعیف عملکرد آن ها تا حدی ضعیف می شود که دوربین در فوکوس خودکار Live View کاملا به خطا بیفتد. کانن در 70D این مشکل را طوری دیگر حل کرده است. اکنون دیگر نیمی از پیکسل ماسک نمی شود، بلکه هر پیکسل از دو فوتودیود ساخته شده تا این عمل انجام گیرد. همه ی این ها نیز زیر میکرولنزها و فیلتر مرسوم Bayer قرار دارند. بسیار خوب بنابراین با روش کانن، دست کم به صورت نظری کاهش نور دریافتی نباید وجود داشته باشد.
بعلاوه از آن جایی که پیکسل های خیلی بیشتری برای انجام فوکوس خودکار بر روی سنسور وجود دارند، انجام فوکوس خودکار خیلی دقیق تر انجام می گیرد. طبق گفته ی کانن، 80 درصد سطح سنسور تصویر به این نوع فوکوس خودکار اختصاص یافته است. این نوع فوکوس خودکار عملکردی کاملا عالی تا F/11 را ارائه می دهد. می تواند با تشخیص چهره همراه شود و عمل AF Tracking را انجام دهد. اما نکته ی دیگر این است که بر روی یک سنسور APS-C با رزولوشن 20 مگاپیکسل، در حقیقت 40 میلیون فوتودیود جاسازی شده اند. این تراکم خیلی زیادی است و نگرانی ایجاد نویز را ایجاد می کند. قطعا بزرگترین چالش کانن در ساخت این سنسور همین بوده است.
پردازشگر
در این دوربین از پردازشگر تصویر DIGIC 5 + استفاده شده است. یعنی دقیقا همانی که در دوربین 5D Mark III هم وجود دارد. ایزوی آن نیز تا 25600 قابل افزایش است. این دوربین توانایی عکاسی پیاپی با سرعت فوق العاده ی 7 فریم بر ثانیه را دارد. این بسیار عالیست و کاملا از رقبا و نیز بیشتر DSLR های کانن بیشتر می باشد.
نهایتا دوربین های سری 1D و نیز دوربین 7D هستند که عکاسی پیاپی با سرعت بیشتر را ارائه می کنند. با این حال عکاسی پیاپی با این سرعت تنها تا 16 عکس RAW و 65 عکس JPEG قابل ادامه است. از دیگر ویژگی های این دوربین می توان به مود عکاسی Silent اشاره کرد. این احتمالا همانی است که در 5D Mark III هم به کار رفته بود. این دوربین توانایی فیلم برداری Full HD با سرعت 30 فریم بر ثانیه را نیز دارا می باشد و دارای پورت میکروفون و هدفون است تا به کمک فوکوس خودکار جدید کاملا مناسب فیلم برداری باشد.
به خصوص اینکه با کیت لنز 18-55 STM و 18-135 STM نیز عرضه می شود. پیشتر در نقد و بررسی دوربین 700D توضیح داده بودیم که این لنزهای جدید در فوکوس خودکار کاملا سریع هستند و می توانند کاملا با سیستم جدید فوکوس خودکار این دوربین سازگار باشند. سیستم نورسنجی این دوربین هم از نوع 63 منطقه ای iFCL است. همانی که در 7D به کار رفته بود. این دوربین مثل 6D دارای Wi-Fi داخلی است تا هم بتوانید تصاویر را به آن و از آن منتقل کنید و هم اینکه دوربین را به صورت بیسیم کنترل نمایید. دست کم کنترل دوربین به صورت بیسیم امکان خیلی خوبیست و به شما اجازه می دهد تا بتوانید با استفاده از موبایل، تبلت یا لپ تاپ کنترل دوربین را انجام دهید.
در پایان..
در کل باید گفت که معمولا مدت زمان زیادی طول می کشد تا دوربینی با تغییرات بنیادین و الگو شونده به بازار آید. به نظر ما 70D یکی از دوربین هایی است که می تواند انقلابی و الگو باشد. Dual Pixel CMOS AF اگر واقعا موثر واقع شود، می تواند مشکل صعب العلاج فوکوس خودکار در Live View را بالاخره حل کند.
به نظر می رسد که 70D برود تا به عنوان دوربینی که بهترین فوکوس خودکار در مود Live View را دارد نقش ایفا کند. البته جالب این جاست که وقتی کسی با استفاده از چشمی اپتیکال عکاسی می کند کمترین بهره را از قابلیت های جدید می برد. با این حال حداقلش این است که سیستم فوکوس خودکار و نورسنجی از 7D به ارث رسیده است و عکاسی پیاپی نیز خیلی عالیست.
شاید نتوانیم بگوییم که 70D بتواند رقیب مستقیم Nikon D7100 باشد. چرا که دست کم D7100 دوربینیست با بدنه ای کاملا مستحکم و مهر و موم چون 7D . با این حال قطعا 70D در فیلم برداری برتر است و به طور کلی می تواند DSLR ی همه فن حریف برای انواع عکاسی و البته فیلم برداری باشد. در اینجا نیز نظر شما را به جدول مقایسهای بین این دوربین با سایر رقبا جلب میکنیم.
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، از دکمه زیر اقدام نمایید. اگر این محصول را قبلا از لنزوکم خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد.
افزودن دیدگاه جدیدهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.